término | definición | |||
---|---|---|---|---|
حساس- شدید- مشتاق- تیز .الف. چاقوی تیز قصاب به راحتی گوشت را برید
|
||||
سگ من حس بویایی تیزی دارد
|
||||
ذهن تیز هوش محسن تمام معلمانش را خشنود کرد.
|
||||
مشتاق- حساسیت
|
||||
مشتاقانه- کاملا
|
||||
مشتاق- با اشتیاق
|
||||
بي تفاوت
|